ایراد کار کجاست؟

0
961

اطلاعاتی که ما در طول دوره تحصیلی به خورد بچه‌هایمان می‌دهیم، زباله است. بچه توانایی فکرکردن ندارد. اگر قرار باشد دانش‌آموز در دبیرستان دانش بیاموزد ابتدا باید فکرکردن بیاموزد و بعد یاد بگیرد فلان قله کجاست. کاری که ما می‌کنیم، تزریق اطلاعات زاید در ذهن دانش‌آموزانمان است.

 

بخش بزرگی از نظام آموزشی ما اطلاعات زایدی می‌دهد که به درد زیستن او یا لذت‌بردن و انسان‌بودنش نمی‌خورد. در دبستان باید زیستن را بیاموزیم و در دبیرستان فکرکردن و در دانشگاه باید تخصص بیاموزیم و عمل‌کردن.

 

ما این فاصله را نداریم از اول دبستان، اطلاعات در ذهن بچه می‌ریزیم و استرس می‌دهیم بدون اینکه فکرکردن را بیاموزد. با نسلی روبه‌رو هستیم که ١٢ سال تحت استرس شدید بوده است.

 

اگر ما در خیابان تصادف کردیم و دعوا می‌کنیم مقصرش آموزش‌وپرورش است؛ زیرا ما از کودکی ١٢ سال با کابوس و استرس از خواب بیدار شده‌ایم. این فرد تا بزرگ شود اعصابی برایش نمی‌ماند. این بلایی که ما سرمان آمده، برآمده از نظام آموزشی ماست و این نتیجه استرس‌های مداومی است که ذره‌ذره در حال تزریق به وجود افراد جامعه‌مان هستیم. این افراد نمی‌توانند توسعه بیافرینند.

 

اگر بخواهیم آموزش‌وپرورش را به یک موتور توسعه تبدیل کنیم و انسان‌های توسعه‌آفرین از این سیستم بیرون بیایند، قبل از هر چیزی باید اولویت‌بندی نظام سیاسی تغییر کند.

 

نه اینکه اولویت دولت صرفا بودجه بیشتر باشد، بلکه باید بدانیم این کشور را باید آدم‌های آن بسازند و نفت و نیروی نظامی و… نمی‌سازد؛ بنابراین باید امنیت ملی، آب و آموزش‌ و پرورش سه اولویت اول کشورمان در یک مدیریت بلندمدت قرار گیرد و همه امکانات مدیریت و انرژی‌مان را روی این سه گزینه بگذاریم.

 

در حوزه امنیت بیرونی موفق عمل کرده‌ایم اما در حوزه آب و تربیت نیازمند کارکردن است که جلودار و خط مقدم آن آموزش‌ و پرورش است. درواقع وقتی بخواهیم موضوعات دیگر را مدیریت کنیم اگر این سه موضوع مدیریت نشود، در موضوعات دیگر هم شکست می‌خوریم…

دکتر محسن رنانی

 

برگرفته از کانال  فعالان اقتصادی

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه