به گفته بندورا چهار منبع عمده برای خود کارآیی وجود دارد:
تجربیات موفق
«موثرترین راه برای رشد یک حس قوی کارآیی، از طریق تجربیات موفق است.» (بندورا ۱۹۹۴).
انجام موفقیتآمیز یک کار، حس خودکارآیی ما را تقویت میکند. از سوی دیگر، ناکامی در مواجهه با یک وظیفه یا چالش میتواند به تضعیف حس خودکارآیی منجر گردد.
مدلسازی اجتماعی
مشاهده موفقیت دیگران در انجام یک کار، منبع مهم دیگری برای ایجاد حس خودکارآیی است.
به گفته بندورا: «مشاهده این که آدمهای مشابه خودمان با تلاش پیگیر به دستاوردهای موفقی نائل میشوند این اعتقاد را در مشاهدهگر تقویت میکند که او نیز دارای قابلیتهایی است که میتواند از عهده فعالیتهای مشابه به نحو موفقیتآمیزی برآید.» (۱۹۹۴)
ترغیب اجتماعی
بندورا اظهار میدارد که افراد از طریق ترغیب و تشویق دیگران نیز میتوانند متقاعد شوند که دارای مهارتها و قابلیتهای لازم برای موفقیت میباشند. زمانی را به یاد آورید که گفتههای مثبت و برانگیزاننده یک نفر به شما در دستیابی به هدفتان کمک کرده باشد. تشویق کلامی دیگران به فرد کمک میکند که شک و تردید نسبت به توانائیهای خود را کنار بگذارد و تمرکز خود را بر تلاش جهت انجام کار مورد نظر معطوف نماید.
واکنشهای روانی
واکنشهایی هیجانی و روانی ما نسبت به شرایط و وضعیتهای مختلف نیز نقش مهمی در خودکارآیی ایفاء می کند.
خلق و خو، حالتهای هیجانی، واکنشهای فیزیکی و سطح استرس، همگی میتوانند بر چگونگی حس یک فرد نسبت به توانائیهای شخصی خود در یک وضعیت خاص، تاثیر بگذارند.
فردی که پیش از سخنرانی در جلوی جمع، به شدّت عصبی و ناآرام میشود، دارای حس ضعیف خود-کارآیی در این شرایط و وضعیت است. بندورا در این زمینه میگوید: «نه تنها شدّت واکنشهای هیجانی و فیزیکی بلکه چگونگی درک و تفسیر آن نیز اهمیت دارد.» (۱۹۹۴).
با یادگیریِ به حداقل رساندن میزان استرس به هنگام مواجهه با وظایف دشوار و چالش برانگیز، میتوان حس خودکارآیی را تقویت کرد.
برگرفته از کانال مرکز مشاوره دانشگاه تهران