در بررسی اثر آلودگی هوا بر روان انسان، بررسی آلودگی از چند منظر لازم است؛ مثلا نوع آلایندهها ه هر چه صنعتیتر و دستساز انسان باشند، اثر روانشناختی بیشتری بر انسان دارند. اینکه آلودگی فقط در یک منطقه باشد یا در تمام کشور، میزان و شدت آلایندگی و امکانات مدیریت بحران در مورد آن نیز در این زمینه تاثیر دارند.
هر چه آلودگی اثر مخرب بیشتر و درازمدتتری داشته باشد، اثر مخرب آن بر آدمی بیشتر است و هر چه انسان ناسالمتر و ضعیفتر باشد، بیشتر در معرض عوارض منفی قرار میگیرد مثلا خطری که افراد بیمار (جسمی-روانی) و حتی کودکان، خانمهای باردار و شیرده را در اثر استنشاق هوای ناپاک تهدید میکند، شدیدتر است.
از سوی دیگر، از آنجا که رشد اجتماعی-فرهنگی در جامعه باعث احساس همدلی میشود و در افراد احترام و درک شرایط بهتر نمود پیدا میکند، در صورت وجود آن، اثر منفی آلایندهها کمتر خواهد بود.
روان و جسم از هم تفکیم شده نیستند و خیلی از بیماریها هم منشأ جسمی و هم روانی دارند، عوارضی مثل سردرد، سردردعصبی، سرگیجه، منگی، بیقراری، زودرنجی، تحریکپذیری، اضطراب، نداشتن تمرکز و فراموشکاری در هنگام تشدید آلودگی هوا افراد زیادی را دچار میکنند.
مواد آلاینده از طریق تنفس وارد ریه و سپس خون میشود و خون آنها را به سیستم اعصاب میبرد و باعث کاهش اکسیژنرسانی به مغز میشود. حتی فعالیتهای پیشرفته مغزی مانند حافظه و تمرکز نیز تحت تاثیر قرار میگیرند و مختل میشوند.
برخی آثار آلودگی هوا مستقیم هستند و برخی غیرمستقیم. آنچه تا اینجا گفتیم، اثرهای مستقیم بودند و ترس و اضطراب از اینکه نکند در این هوای آلوده دچار بیماری یا چند سال بعد به سرطان مبتلا شوم یا نکند اطرافیانم بیمار شوند و کودکم کمهوش، حملههای هول و تپش را در پی دارند از آثار غیرمستقیم این پدیده هستند. گاهی احساس ترس از مرگ هم پدیدار میشود.
افزایش اضطراب و افسردگی و وسواس قبلی یا شروع اضطراب و افسردگی و وسواس به بیماری یا خودبیمارانگاری نیز در چنین شرایطی دیده میشود. این یعنی بحران آلودگی هوا برطرف شود، ولی اثر روانشناختی آن در آدمی از بین نمیرود. حتی گاهی این استرسها باعث بروز بیماریهای گوارشیای میشوند که تا آخر عمر همراه انسان میماند.
معمولا مردم ما آنچه اثرش را در زمان حال و بلافاصله نشان ندهد جدی نمیگیرند و به آن توجه نمیکنند. مثلا رفع تشنگی و گرسنگی از نیازهای اولیه است و خیلی زود برای برطرف کردن آن اقدام میشود ولی به سلامت خود در درازمدت توجه چندانی ندارند. در چنین روزهای پرخاشگری، زودرنجی و خشم زیاد به دلیل تاثیر آلایندهها بیش از مواقع دیگر است ولی باید آن را مدیریت و مراعات کرد.
البته غیر از استرس، اضطراب، وسواس و افسردگیها، بیماری دیگر افراد مبتلا به بیماریهای روانی مانند اسکیزوفرنی تاثیر چندانی از آلودگی نمیگیرند و اگر هم باشد، بیماری قابل توجه نیست.
نکته مهم دیگر این است که هر چه آلودگی قابل مشاهدهتر و واضحتر باشد، اثر مخربی که بر روان میگذارد، بیشتر است چون ترسی که در افراد ایجاد میشود آنها را دچار اضطراب میکند.
دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و استادیار دانشگاه علوم پزشکی و توانبخشی