قتل پدیده جدیدی نیست و تنها به ایران هم اختصاص ندارد بلکه در کشورهای توسعهیافته هم با آن روبرو هستیم، اما اینکه این روزها شاهد افزایش آمار قتلهای این چنینی هستیم، نتیجه ریزش فرهنگی، سست شدن هنجارها و اعتقادات مردم نسبت به اصول اخلاقی است.
عوامل زیادی سببساز شکلگیری خشونت در جامعه هستند. فروپاشی ارزشهای اخلاقی، کمرنگ شدن باورها و حرمتگذاری به دیگران از جمله این عوامل هستند. متاسفانه جامعه ایرانی در مسیر دور شدن از ارزشهای اخلاقی قرار گرفته و این موضوع خود معلول یکسری دیگر از عوامل است.
رابرت مرتون، جامعهشناس نظریهای در مورد هدف و وسیله دارد؛ طبق نظریه او وقتی بین هدف و وسیله فاصله میافتد، احتمال وقوع جرم افزایش مییابد. در واقع نرسیدن به اهداف، یکی از دلایل جرمزایی است و افراد را وادار به انجام بزه و ارتکاب جرم میکند.
در این پرونده نیز زن جوان از یک سو به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده و از سوی دیگر رابطه چندان خوبی با شوهرش ندارد و همین دو معضل کافی است تا به سمتوسویی دیگر سوق پیدا کند. او در وضعیتی که قرار دارد دچار استیصال شده است. هیچ روزنه امیدی برای آیندهاش ندارد و به خاطر اعتیاد مجبور میشود با افراد ناباب دمخور شود و خطرات زیادی را به جان بخرد.
برخی از قتلها نیز تابع شیوع مواد مخدر صنعتی مثل شیشه است که آمار قتل را بالا میبرد چرا که این نوع مواد فرد را به اطرافیان مشکوک و شخص مثلا احساس میکند همسرش خیانت کرده است بنابراین باید او را از بین ببرد.
این به معنای فروریختن نظام خانواده است که عنصر اصلی یک جامعه را تشکیل میدهد. افراد نسبت به هم صفآرایی میکنند. در این پرونده نیز اعتیاد زن و شوهر جوان به مواد مخدر آنها را در فضایی وهمآلود قرار داده و سبب شده به جای بررسی و حل کردن مشکل، راهحلی غیرمنطقی انتخاب کنند.
اگر میخواهیم کاری بکنیم باید سرمایهگذاری و برنامهریزی کنیم. اگر امروز شروع کنیم شاید ۱۰ سال آینده اولین نمودهای آن را ببینیم. امروز خانوادهها به جای اینکه محل امن باشند محل خشونت شدهاند و این معضل بهطور جدی وجود دارد. سادهترین راه این است که فرد فرد اعضای جامعه خود را در مقابل کسی که تحت خشونت است، مسوول بدانند.
امانا… قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه