رهبران کسبوکار ۳ برابر بیشتر از افراد معمولی در معرض ابتلا به بیماری روانی قرار دارند. میخواهید بدانید چگونه میتوان با یک همکار یا مدیر روانی سر کرد، مطلب زیر را بخوانید.
به گزارش فوربس، یک تحقیق “نگرانکننده” نشان داد نرخ بیماری روانی درگروهی از مدیرانی که مورد ارزیابی محققان قرار گرفته بودند تا میزان سه برابر بیشتر از افراد معمولی است.
فکر کردن به یک بیمار روانی و تصویری که به ذهن متبادر میکند شاید چیزی باشد شبیه به یک فیلم ترسناک با یک قاتلِ تبر بهدست یا شرور متقلبی که با کلاهبرداری پسانداز پیرزنها را از چنگشان درمیآورد. متاسفانه، این هیولاها وجود دارند، ولی اگر تا الان شانس اجتناب از آنها را داشتید، به این معنی نیست که تاکنون با هیچ بیمار روانی برخورد نکردید.
کتابها و تحقیقات فراوان و اغلب تجربههای شخصی تاسفآور نشان میدهند از لحاظ آسیبشناسی بیماران روانی در میان ما رفتوآمد میکنند حتی اگر خشونتی در میان نباشد. حال اگر روابط زیادی با رهبران کسبوکار داشته باشید، بیشتر در معرض برخورد با یکی از این موارد هستید.
به گزارش فوربس، یک تحقیق “نگرانکننده” در سال ۲۰۱۰ نشان داد نرخ بیماری روانی درگروهی از مدیرانی که مورد ارزیابی محققان قرار گرفته بودند تا میزان سه برابر بیشتر از افراد معمولی است. متخصصان ادعا میکنند با وجود این که تنها ۱ نفر از هر ۱۰۰ نفر واجد شرایط بیماری روانی است، این نرخ در میان رهبران کسبوکار ۳ تا ۴ درصد بیشتر است.
این چند درصد شاید برای رهبران کسبوکار آنقدر نگرانکننده نباشد ولی برای ایجاد صدمات ناگوار به سازمانها و همکاران کافی است. بنابراین چگونه بفهمیم رییس از خود راضیتان یا کارمند آیندهی جذابتان واقعا واجد شرایط یک بیمار روانیِ حقیقی باشد؟
با یک آزمون استاندارد طلایی میتوان به این سوال پاسخ داد: فهرست کنترل بیماری روانی هِر (Hare Psychopathy Checklist) اثر روانشناس مشهور رابرت هِر.
این فهرست کنترل شامل ۲۰ خصوصیتی است که نشاندهندهی بیماری روانی هستند. بعضی از آنها را نمیتوانید برای تشخیص بیماری روانی در محل کار استفاده کنید (چگونه میخواهید چیزی شبیه سوءرفتارهای کودکی یا تاریخ بزهکاری در نوجوانی را ارزیابی کنید)، ولی اگر فکر میکنید یک بیمار روانی در میانتان دارید، به خاطر سپردن ۱۱ مورد آن برایتان سودمند است.
هِر خصوصیات کلیدی را در این مقاله این گونه خلاصه میکند:
۱. جذاب
آیا مدیرتان پرحرف و سرگرمکننده است؟ اگر این حاضرجوابیها و جذابیت با دیگر نشانههای بیماری روانی ترکیب شوند، آن وقت نتیجهی خوبی حاصل نمیشود. هِر میگوید: “بیماران روانی میتوانند سخنوران بامزه و سرگرمکنندهای باشند، همیشه آمادهی پاسخهای زیرکانه هستند و میتوانند داستانهای بدیع ولی باورکردنی تعریف کنند که از خود چهرهی خوبی به نمایش بگذارند. آنها در معرفی خود بسیار تاثیرگذار و اغلب افراد دوستداشتنی و جذابی هستند.”
۲. خودمحور
هِر هشدار میدهد: ” بیماران روانی… خود را مرکز عالم میبینند و در زندگی بر اساس قوانین خودشان قضاوت میکنند.”
۳. خود بزرگ بین
بیماران روانی همچنین همیشه نقشههای بزرگی برای خودشان میریزند– بدون آنکه نگران جزییاتی برای اجرا واقعیشان باشند. هِر مثالی میزند که شاید به یادمان بماند: ” یکی از بیماراناش که آنقدرها هم باسواد نبود، تصمیم داشت در مورد خودش کتابی بنویسد و برای آن کتاب دنبال حق چاپ بود، و پیش از آن در حال حساب و کتاب ثروتی بود که در نتیجهی کتاب پرفروشاش عایدش میشد.” شاید بیماران روانی در محل کار از لحاظ علمی و مهارتی در سطح بالاتری باشند ولی در چشمانداز خودشان به همان اندازه ( اگرچه نامحسوس) خودبزرگبین هستند.
۴.عدم پیشمانی
هِر میگوید: “بیماران روانی به شکل حیرتآوری نسبت به تاثیر رفتارهایشان بر دیگران بیاهمیت هستند؛ یعنی برایشان مهم نیست رفتارشان چقدر میتواند مخرب باشد.” گاهی اوقات آنها به شکل ناگهانی و از روی عمد میگویند هرگز تاسف و پشیمانی را تجربه نکردهاند. هِر ادامه میدهد: ” این عدم احساس گناه مربوط به توانایی برجستهشان در توجیه رفتارهایشان است. معمولا عذر و بهانههایی برای رفتارشان دم دست دارند، و حتی در برخی موارد میتوانند به کلی آنها را انکار کنند. ”
۵. عدم همدلی
شاید اساسیترین خصوصیت یک بیمار روانی به راحتی این نکته باشد: آنها هیچ تصوری راجع به نظرات و احساسات دیگران ندارند.
۶. فریبکار
اگر مچ یک بیمار روانی در مورد عدم صداقتاش باز شود، چه اتفاقی میافتد؟ هِر میگوید: ” وقتی دروغشان بر ملا میشود یا با حقیقتی به چالش میافتند، اصلا شرمنده و سردرگم نمیشوند – بلکه به راحتی داستانشان را عوض میکنند یا سعی میکنند حقایق را جور دیگری شکل دهند و اینگونه به نظر میرسد که خود را با دروغشان سازگار میکنند.
۷. دارای احساسات سطحی
این درست نیست که بیماران روانی – چه خلافکار و چه در شرکت – هرگز ابراز احساسات نمیکنند. حقیقت آن است که عموما احساساتشان واقعی به نظر نمیرسد. هِر مینویسد: ” اگر رفتار آنها را با دقت مشاهده کنیم، در مییابیم آنها نمایش اجرا میکنند و در پشت این نقاب هیچ حقیقتی وجود ندارد.” اگر این خصوصیت شما را یاد کسی در محل کارتان میاندازد، احتمالا با یک بیمار روانی واقعی در ارتباط هستید.
۸. بیاحتیاط
آیا در طول شش ماه سه دفعه دگرگونی و تغییر سازمانی را تجربه کردهاید؟ هِر مینویسد: ” بیماران روانی به ندرت زمان زیادی را صرف سبک و سنگین کردن انجام یک عمل یا بررسی پیامدهای احتمالی آن میکنند.” به همین دلیل، غالبا همه چیز ” طبق دلیلی که ظاهرا بیشتر از یک هوی و هوس هم نیست” به هم میریزد.
۹. تند مزاج
هنگامی که همکارتان که یک بیمار روانی است درکی از احساس همدردی نداشته باشد، قطعا هر حرف کوچکی را توهین به شخصیتاش میپندارد. هِر میگوید: ” بیمارهای روانی به شدت به تحقیر و توهین واکنش نشان میدهند. بسیار از ما کنترل مهاری قدرتمندی بر رفتارمان داریم؛ که حتی اگر تمایل به واکنش تهاجمی داشته باشیم، معمولا قادر هستیم خشم خود را کنترل کنیم.
در بیماران روانی، کنترل مهاری ضعیف است، و کوچکترین تحریکی کافی است تا احساسات بر آنها غلبه کند.”
۱۰. هیجان طلب
هِر مینویسد: ” بسیاری از بیماران روانی دلیل ارتکاب جرم را شور و هیجان توصیف میکنند.” بیماران روانی معتاد آدرنالین هستند. شاید بیماران روانی در محل کار از روی لذت دست به سرقت بانک نمیزنند، ولی قطعا همهی آنها عاشق هیجان ناشی از ریسک هستند. آنها همچنین از یکنواختی متنفر هستند و به آسانی از کارهای تکراری و روزمره خسته میشوند.
۱۱. عدم مسئولیتپذیری
اگر یک بیمار روانی بگوید کاری را انجام میدهد، لزومی ندارد حقیقتا به حرف خود پایبند باشد. هِر میگوید: ” برای یک بیمار روانی وظایف و تعهدات معنایی ندارند. آنها قولهایشان را روی یخ مینویسند.”
آیا در اطرافتان کسی را با این خصوصیات میشناسید؟
نویسنده: جیسکا استیلمن