وقتی بچه اولم به دنیا آمد، با او هندی حرف میزدم. اعداد را به هندی میشمردم و در حمام و هنگام عوض کردن پوشک هندی حرف میزدم و آوازهای بچهگانه هندی برایش میخواندم.
وقتی بچه دومم به دنیا آمد، اولی پیش دبستانی را شروع کرده بود. همسرم گرچه پیشینه هندی داشت اما زبان هندی بلد نبود. بنابراین در خانه آسانتر بود که انگلیسی صحبت کنیم. به جز جملههای سادهای مثل صورتت را بشور، غذایت را بخور، مسواک بزن، لباس بپوش، زبان هندی به کنار گذاشته شد. البته همسرم همیشه یادآوری میکرد که من وقتی عصبانی میشوم، هندی حرف میزنم و این چیزی نبود جز نتیجه غرهایی که در کودکی به زبان هندی از بزرگترها شنیده بودم.
برایم مهم بود که بچههایم زبان مادریشان را یاد بگیرند. زبانی زیبا و عمیق، اما چالشهای برای آموزش آن در فضایی که زبان انگلیسی غالب بود، آسان نبود. به جز اینکه زابن انگلیسی زبان مدرسه بود، بیشتر برنامههای تلویزونی و کارتونها و بازیهای کامپیوتری و اپها به زبان انگلیسی بودند. پروفسور جیمز کامینز، از موسسه مطالعات آموزشی دانشگاه تورنتو میگوید: «آسان نیست که بچهها تازه وقتی پیشدبستانی را شروع کردند، زبان غالب را یاد بگیرند چون در مییابند که این زبان، زبانی است که همه به آن صحبت میکنند.»
کامینز میگوید که به همین دلیل اغلب بچههای زبان مادری را جز در سطح ابتدایی یاد نمیگیرند و به همین دلیل ظرفیت بالقوه خود را برای دو زبانه بودن و توانایی ارتباط برقرار کردن با پدربزرگها و مادربزرگها را ممکن است زبان غالب را ندانند، از دست میدهند.
من حالا در تقلا هستم که علاقه بچههایم را به زبان هندی حفظ کنم. بعضی روزها، وقت کم میآورم و تنها به کلمات ابتدایی و پیش پا افتاده اکتفا میکنم: در زبان هندی به آی چه میگوییم؟ به دندان چه میگوییم؟ مسواک چه میشود و این مسواک چه رنگی است؟
این روزها هر روز ۳۰ دقیقه را به درس هندی اختصاص دادهام و بعد از اینکه بچههایم از مدرسه به خانه بر میگردند، خوراکی میخورند و مشقهایشان را مینویسند و بعد الفبای هندی را تمرین میکنند. بچهها میدانند که اگر میخواهند تلویزیون تماشا کنند، باید هندی تمرین کنند.
ما هنوز تا زمانی که بچهها میتوانند به هندی بخوانند، فاصله زیادی داریم. اما هر بار که یکی از آنها آهنگی را به هندی میخواند، من لبخند میزنم و امیدوار میشوم.
توصیههایی برای اینکه زبان مادری را حفظ کنید:
بچههایتان را به یک مدرسه دو زبانه بفرستید. یک طرف دفتر و کتابهایش اسمش را به زبان غالب و در طرف دیگر به زبان مادری بنویسید. این کار باعث میشود که در کلاس و مدرسه موضوعی برای بحث و گفت و گو ایجاد شود.
با معلم فرزندتان درباره انگیزه خود برای آموزش زبان مادری حرف بزنید. از او بخواهید کتابی به زبان مادری فرزندتان در کلاس بخواند. معلمها از تلاش شما استقبال خواهند کرد و فرزند شما به خاطر زبان مادریاش احساس غرور خواهد کرد.
آموزش زبان مادری را در خانه تبدیل به یک روتین کنید. با چیزهای ساده شروع کنید. فلش کارت درست کنید و قبل از اینکه بچهها به رختخواب بروند، با انها تمرین کنید. کم کم الفبا و لغت را هم به این کارتها اضافه کنید.
کتابهای بامزه به زبان خودتان تهیه کنید و آن را برای فرزندتان بخوانید. درسهای زبان مادری را به تفریح تبدیل کنید.
اگر نتوانستید کتابی به زبان خودتان پیدا کنید، میتوانید خودتان یکی درست کنید. به بچهها کمک کنید تا جملهها را ترجمه کنند. بر اساس توانایی زبانی، آنها میتوانند خودشان یک داستان بنویسند.
شعرهای موزونی به زبان خود پیدا کنید و برای بچههای بخوانید، آهنگها راهی عالی برای یادگیر لغتهای تازه هستند. بعد درباره معنای شعر با آنها حرف بزنید.
بچهها را در فعالیتهای ساده شرکت دهید و از زبان مادری برای آن فعالیت استفاده کنید. مثلا برای آماده کردن خوراکی یا مرتب کردن اتاق. میتوانید به اشیا یا رنگها اشاره کنید یا بشمارید یا جملههای ساده بسازید.
سعی کنید یک فعالیت مشترک و مرتب با همکاری پدر و مادرهای دیگری که آنها هم علاقهمند به حفظ زبان مادری هستند ترتیب دهید. میتوانید بازی طراحی کنید، سرود بخوانید و نمایش فیلم داشته باشید.