اینکه شما کجای روابط فرزندتان قرار دارید، یکی از سوالهای اساسی والدین در سراسر جهان است. هیچ شکی نیست که دوستی یکی از دورانهای بحرانی زندگی بچگی است. کودکان یاد میگیرند که چطور اشتراکگذاری را یاد بگیرند، چطور مقایسه کردن را یاد بگیرند و چطور سوءتفاهمهایی را که در دوستی تازه دارند مدیریت کنند. با این حال بالا و پایینهای دوستی بچهها، چیزی نیست که والدین بتوانند خیلی راحت با آن کنار بیایند.
مورسی دابینس، استاد روانشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه ایلینویز جنوبی دراینباره میگوید: «بیشتر کودکان گاهی اوقات احساس میکنند از دوستی ضربه میخورند. والدینی که بیش از اندازه به این موضوع واکنش نشان میدهند اوضاع را بدتر هم میکنند.»
شما چه زمانی متوجه میشوید بچهتان به شما نیاز دارد و چه موقع از او حمایت میکنید؟ با خواندن این نکتهها میتوانید به کودکتان در شرایط حساس کمک کنید:
مهارتهای دوستی را به فرزندتان یاد بدهید
بچهها میخواهند با بچههایی بازی کنند که با آنها خوش میگذرد. دیدن اینکه شما چطور رابطهای با دوستانتان دارید، اولین نکتهای است که کودک در رابطه دوستی یاد میگیرد. سوزان نیومن، روانشناس اجتماعی دراینباره میگوید: «ما به عنوان والدین، الگوی بچهها هستیم.»
شما میتوانید با کمک خواستن از فرزندتان برای اینکه برای یک همسایه بیمار غذا ببرید یا یک کارت تولد برای پدر بزرگ یا مادربزرگ بنویسد، به او همدردی را یاد بدهید. تجربههایی که کودکان در خانه به دست میآورند، بعدها در دنیای بیرونی آنها هم خود را نشان میدهد.
سبک دوستی او را تنظیم کنید
داشتن تعامل با بچهها یا وادار کردن آنها دو مقوله کاملا متفاوت است. میسون ترنر، روانشناس مرکز پزشکی سان فرانسیسکو میگوید: «والدین معمولا اجتماعی بودن یا منزوی بودن خود را به کودکان تحمیل میکنند.»
اگر شما از بچه بخواهید با دوستانش آن رابطهای را برقرار کنند که شما دوست دارید، در واقع او را محدود میکنید. بگذارید به شما نشان بدهد که چطور تعاملات اجتماعیای برای او مناسب است. اگر بچه شما دوست دارد در موقعیتهای گروههی باشد، بگذارید همینطور باشد. اما اگر دوستیهای گروهی او را ناراحت میکند، ببینید آیا او دوست دارد با یک نفر یا نهایتا دو نفر بازی کند یا نه.
در خانه را به روی دوستانش باز بگذارید
اگر فرزند شما جوان است، دوستان او را برای بازی به خانه دعوت کنید. مطمئن باشید که برای این برنامه، چیزهای خاصی در ذهن دارید. این برنامهها میتواند پختن کیک یا چیزی مثل این باشد. توجه کنید فعالیتهای شما چیزی باشد که او دوست دارد.
خانه خود را به جایی مناسب برای پذیرایی از دوستانش تبدیل کنید. این کار شما باعث میشود در حالی که او به بلوغ میرسد، اوضاعش با دوستانش راحتتر پیش برود. این کار همچنین به شما این فرصت را میدهد که با دوستان فرزندتان آشنا شوید.
به او در زمان مشکلات مربوط به دوستی کمک کنید
سوءتفاهمها در دوران دوستی خیلی زیاد هستند. فرزندتان شما شاید در زمانی که در دوستیاش مشکل دارد، به کمک شما نیاز دارد. این به این معنی نیست که شما باید مستقیما وارد ماجرا شوید و کار خاصی برایش انجام دهید. در مقابل باید به او بگویید که هر ماجرایی، دو وجه دارد. یا میتوانید به او بگویید: «چرا چند روز صبر نمیکنی و بعد دوستت را به خانه دعوت نمیکنی؟»
بگذارید او خودش دوستانش را انتخاب کند
دوستی دید او را نسبت به دنیا تغییر میدهد. این مساله میتواند به این معنا باشد که بچه شما با دوستی از یک خانواده که دین متفاوتی دارد، رابطه دوستی برقرار کند. تا وقتی که او در خطر نیست، این ایده خیلی خوبی است که بگذارید بچهها خودشان دوستانشان را انتخاب کند.
اگر فکر میکنید که یک رابطه دوستی او شما را در معرض خطر قرار میدهد، وارد ماجرا شوید. میتوانید با مسوولان مدرسهاش صحبت کنید تا اطلاعاتی از دوستش به دست بیاورید. میتوانید نگرانیهایتان را با او در میان بگذارید و از او بخواهید که دوستیاش را محدود یا تمام کند. ولی مطمئن باشید که اتمام حجت کردن خیلی سخت است و تنها وقتی این درخواست را مطرح کنید که فکر میکنید ضروری است.
مراقب اذیتکردنهای احتمالی باشید
اذیت کردن معمولا بخشی از دوستی دوران بچگی است اما وقتی که فرزندتان وارد مرحله قبل از نوجوانی (قبل از ۱۰ سالگی) میشود، این اذیت کردن میتواند مضر باشد. اذیت کردن به راحتی میتواند به زورگویی تبدیل شود. برای بچههای جوان طبیعی است که به صورت موردی همدیگر را بزنند. باید به او یاد بدهید که چطور ممکن است حرفها یا رفتارهای او به احساسات بچههای همسناش آسیب وارد کند. به او یاد بدهید که در خانواده شما، کسی با دوستانش این طور رفتار نمیکند و همین طور این نکته هم ضروری است که به او یاد بدهید اجازه ندهد کسی به او آسیب بزند.
البته دانستن اینکه کی و چطور وارد ماجرا شوید، کمی سخت است. شاید ابتدا بخواهید با او صحبت کنید و بپرسید احساسش چیست. در این مورد باید مراقب حرفهایتان باشید. این سوال غلط است: «امروز کسی به تو آسیب نرساند؟» کاری که میکنید، میتواند باعث شود او روی حملههایی که به او میشود و افرادی که او را دوست ندارند متمرکز شود.
اگر بچهای به بچه شما آسیب وارد کرده یا به او حمله کرده، بهتر است با والدین آن بچه صحبت کند. سعی کنید رفتار خوبی داشته باشید و آنها را هم با خود همراه کنید. با کمک همدیگر میتوانید مشکل را حل کنید و به کودکان این فرصت را بدهید که با هم دوست باقی بمانند.
محبوبیت همه چیز بچه نیست
وقتی که بچه جزو آن بخش محبوب جامعه دوستانش نیست، میتواند احساس بدی داشته باشد. کودکان در سن ۹ یا ۱۰ سالگی به اینکه دیگران درباره آنها چه فکر میکنند حساس میشوند. متاسفانه، شما نمیتوانید میزان محبوبیت فرزند خود را تغییر بدهید. با این حال میتوانید به صحبتهای او گوش بدهید و از ماجراهایی که خود در کودکی در اینباره داشتید صحبت کنید. شاید گفتن اینکه خودتان هم چندان محبوب نبودهاید، بتواند به او کمک کند. میتوانید به بچهها توضیح بدهید که افراد مشهور زیادی هستند که در کودکی چندان محبوب نبودهاند.
یک گروه از دوستان خوب میتواند مشکلات بچهها را تا حد زیادی تلطیف کند. به عنون والدین، کمککردن به بچهها برای پیدا کردن دوستان، بدون تلاش زیاد یک کار سخت است که نیاز به بالانس زیادی دارد، با این حال این تلاش ارزشش را دارد.