می خواهم فراموشش کنم، رابطه های قبلی اش آزارم می دهد!
پسری ۲۰ساله هستم که به همراه خانواده ام در یک شهر کوچک که تقریبا همه ی افراد همدیگر را می شناسند، زندگی می کنم. حدود شش سال پیش عاشق دختر همسایه مان شدم، اما به خاطر حجب و حیای همسایگی و ترس درونی ام نتوانستم عشق خود را ابراز کنم. اما سه سال پیش متوجه شدم پسر دایی ام پس از اصرار زیاد با او دوست شده است و این موضوع مرا بسیار ناراحت کرد. اکنون بعد از شش سال توانستم عشق خود را به او ابراز کنم و با او دوست شوم، قصدم از دوستی هم ازدواج است اما بعد از مدتی فهمیدم که با پسر دیگری هم قبل از من و بعد از پسردایی ام دوست شده است. اکنون به خاطر پنهان کاری او دلم صاف نیست و با این که او را بسیار دوست دارم به خاطر گذشته اش نمی توانم به او دل ببندم و البته رهایش کنم. چه کار کنم؟
پاسخ دکتر محمد اورکی
با توجه به سنی که این جوان درگیر ماجرای عاطفی شده است و با توجه به بافت فرهنگیای که در آن قرار دارد باید گفت آغاز این رابطه از اساس اشتباه بوده است و این خود دلیل قانعکنندهای برای قطع کردن رابطه است، بهویژه اینکه در این میان، مسائل مهمتری هم پیش آمده و نگرانی از ادامهی این رابطه را زیادتر میکند.
این جوان ۲۰ساله عنوان کرده است در رابطه با طرف مقابل متوجه پنهانکاری او شده است و این او را نگران میکند. باید گفت این نگرانی کاملا بجا و درست است و نوعی سابقهی مخدوش از طرف مقابل به جا میگذارد. اینجا دو مسئله مطرح است. اول اینکه امکان دارد طرف مقابل باز هم پنهانکاری کند و حالا اگر پنهانکاریاش عواقب چندانی نداشته باشد، در آینده و زمانی که زندگی زناشویی آغاز میشود، عواقب پنهانکاری بسیار بیشتر خواهد بود.
از آن مهمتر ذهنیتی است که این جوان به طرف مقابلش پیدا کرده است. حتی اگر طرف مقابل در آینده پنهانکاریاش را تکرار نکند، باز نوعی شکاکیت وجود دارد و این شکاکیت میتواند بسیاری از مسائل زندگی را تحت تأثیر قرار دهد و به مشاجرات و اختلافات ویرانگر بینجامد.
بنابراین، باز باید توصیه کرد که بهتر است رابطه قطع شود و فرد اگر خود را در شرایط ازدواج میبیند، اول به این واقعیت فکر کند که درگیری عاطفی چیزی یگانه و تکرارنشدنی نیست و او باز هم میتواند در چنین موقعیتی قرار بگیرد و به کسی دل ببندد. دوم اینکه برای ازدواج بهجز عشق مولفههای دیگری هم مطرح است.