ما نه خودمان خیلی شاد هستیم نه شادی چندانی در میان مردم و در جریان زندگی عمومی مشاهده میکنیم.
همین اولین روز سال که همه دوست دارند شاد باشند، خبر دادند ما ملت شادی نیستیم. اعلام شد که یک موسسه معتبر زیر نظر سازمان ملل گزارش داده است مردم ایران در میان ۱۵۵ کشور جهان، از نظر شاد بودن در رتبه ۱۰۸ قرار دارند.
احتمالاً بیشتر ما ایرانیها به سرعت این نوع گزارشها را میپذیریم. نه فقط به این دلیل که منبعی معتبر در ارتباط با سازمان ملل آن را اعلام کرده است، بلکه شاید به این دلیل که نه خودمان خیلی شاد هستیم نه شادی چندانی در میان مردم و در جریان زندگی عمومی مشاهده میکنیم.
اما خیلی هم غمگین نباشید. ما از نظر شادی در رده صد و هشتمین کشور جهان نیستم. خبر خوب این است که این گزارش مربوط به «شادی» نیست. اما زود هم خوشحال نشوید و شادی نکنید. خبر بد این است که بدبختانه این گزارش در باره «خوشبختی» است. درست است که این گزارش نمیگوید ما شاد هستیم یا نیستیم، اما میگوید کشور ما از نظر سطح خوشبختی و رضایت از زندگی در رده صد و هشتمین کشور جهان قرار دارد. یعنی که در مقیاس جهانی چندان احساس خوشبختی نمیکنیم.
شادی و خوشبختی و یک اشتباه
چرا شادی و خوشبختی در این جا اشتباه گرفته شدهاند؟ این اشتباه از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا این اشتباه در سالهای اخیر در رسانههای فارسی زبان به تکرار بازگو میشود؟
مشکل از یک سوءتفاهم زبانی ریشه میگیرد. گزارشیهایی مانند آن چه چند سالی است تحت عنوان World Happiness Report منتشر میشود، در فارسی به شکل گزارش جهانی «شادی» ترجمه شده است. در گام نخست، خیلی هم بیراه نیست. چون اولین معنای happiness در زبان انگلیسی شادی است. اما مشکل از آنجا شروع میشود که happiness در انگلیسی معنای رایج دیگری هم دارد: خوشبختی یا سعادت.
معنای اول happiness بیانگر نوعی احساس است؛ احساس خوشایندی که ما آن را در فارسی با کلماتی مثل خوشی، خوشحالی، شادکامی، سرخوشی، شعف و به صورت ساده با همان تعبیر شادی بیان میکنیم. این احساس، واکنشی است هیجانی – عاطفی به اتفاق خوشایندی که در درون خود تجربه می کنیم و اغلب هم آن را با لبخند، خنده یا احساس لذت و هیجان بروز میدهیم. در این معنا، شادی در در مقابل غم و ناراحتی قرار می گیرد.
معنای دوم مربوط به یک احساس آنی نیست؛ مربوط به برش کوتاهی از احساسات ما در آن لحظه نیست؛ مربوط است به ارزیابی کلی ما از زندگی خودمان؛ مربوط است به میزان رضایتی که از زندگی خود داریم، و این که خود را در زندگی تا چه اندازه خوشبخت یا سعادتمند می دانیم.
گزارش خوشبختهای جهان
دست بر قضا World Happiness Report هم در باره شادی نیست. بلکه در باره خوشبختی است. این گزارش بر مبنای پیمایش جهانی موسسه گالوپ تنظیم میشود. در این پیمایش به مردم گفته میشود یک نردبان ۱۰ پلهای را در نظر بگیرند و فکر کنند که بهترین وضعیت زندگی در پله ۱۰ این نردبان قرار دارد و بدترین وضعیت زندگی در پایینترین پله آن. سپس از آنها پرسیده میشود که خود شما فکر میکنید در حال حاضر در کجای این نردبان زندگی قرار دارید.
مردم ایران به طور میانگین گفتهاند که احساس میکنند بین پله ۴ و ۵ (۴/۶۹۲) قرار دارند. نروژیها که این پیمایش نشان میدهد خوشبختترین مردم جهاناند گفتهاند (به طور متوسط) خود را بین پله ۷ و ۸ احساس میکنند و مردم جمهوری آفریقای مرکزی که آخرین کشور جهان از نظر سطح خوشبختی بودهاند خود را بین پله ۲ و۳ احساس میکردهاند.
همان طور که میبینید، در این جا وضعیت کلی زندگی که مخلوطی است از میزان رضایت فرد از آسایش و رفاه و سلامتی خود مورد پرسش قرار گرفته است نه میزان شاد بودن در زندگی.
بر مبنای احساسات مثبت، شادترین کشورهای جهان همانها نیستند که خوشبختترین ها به حساب آمدهاند
اما آیا همه خوشبختها شادند و آنها که کمتر خوشبخت هستند، غمگیناند؟
در همین نوع از پژوهشها، برای اندازهگیری شادی از معیارهایی متفاوت از سنجش خوشبختی استفاده میشود. موسسه گالوپ در کنار سنجش خوشبختی، عواطف و احساسات را هم در سطح جهانی میسنجد، هم احساسات مثبت هم احساسات منفی.
احساسات مثبت شامل لبخند زدن، خندیدن، کار هیجان انگیزی انجام دادن، کیف کردن، استراحت کردن میشود و احساسات منفی شامل عصبانیت، اضطراب، نگرانی، احساس غم و درد.
بر مبنای احساسات مثبت، شادترین کشورهای جهان همانها نیستند که خوشبختترین ها به حساب آمدهاند. گزارش سال ۲۰۱۶ موسسه گالوپ نشان میدهد که شادترین مردم در پاراگوئه، گواتمالا، هندوراس و چهار کشور دیگر آمریکای مرکزی و لاتین در کنار ازبکستان، اندونزی و سوئیس زندگی میکردهاند.
غمگینترین مردم اما در کشورهای متنوعتری به سر میبردهاند. در راس این کشورها سوریه قرار داشته است و پس از آن کشورهایی مثل ترکیه، نپال، گرجستان، صربستان و عراق قرار میگیرند. اما وقتی به فهرست کشورهای خوشبخت جهان نظری بیاندازیم، ترکیه، نپال و صربستان در یک پنجم بالای جدول خوشبختها قرار دارند.
به این ترتیب، گویی احساس شادی و غم رابطه مستقیمی با خوشبختی ندارند.
پس حالا اگر جزو خوشبختها نیستیم، شاید هنوز بتوانیم جزو شادها قرار بگیریم.
حسن قاضیان جامعه شناس