یک روانشناس خانواده درباره نقش تلههای زندگی در انتخاب شریک عاطفی توضیح داد و گفت: تلههای زندگی خود را بیشتر در روابط بین فردی که مهمترین آنها روابط عاطفی و روابط با همسر و دوست است و نیز در روابط شغلی نشان میدهند.
دکتر حامد برآبادی، درباره علل کشیده شدن افراد به سمت ارتباط عاطفی با افراد نامناسب، گفت: برای بررسی علل این موضوع باید به دوران کودک فرد توجه کنیم.
هر پدر و مادری با فرزند خود رفتارهایی خاص دارد. درحالت طبیعی او را در اغوش میکشد و تغذیه مناسب و شرایط زندگی مناسبی را برای وی فراهم میکند، متوجه نیازهای او هست و … . اما معمولا والدین یا هر سرپرست مهم دیگری دانسته یا نادانسته برخی نیازهای کودک را نادیده می گیرند یا به وی آسیب میزنند.
اگر کودک از آموزش، محبت، حمایت و احساس امنیت محروم باشد یا در محیط خانه و خانواده دچار آزار جسمی، کلامی و جنسی شود، باورها، خاطرات و احساساتی در وی شکل میگیرد که به آن طرحواره یا تله زندگی میگویند.
این روانشناس با تاکید براینکه اگر والدین از کودک خود به خوبی مراقبت کرده باشند وی فردی سالم و دارای طرحوارههای مثبت مانند اعتماد و امنیت خواهد شد، اظهار کرد: اما اگر از این کودک به خوبی مراقبت نشده و نیازهای اساسی او برآورده نشود، در وی طرحوارههای ناسازگار یا تلههای زندگی شکل میگیرد.
برآبادی با بیان اینکه ۱۸ تله زندگی وجود دارند تعدادی از آنها را تشریح کرد و گفت: تله رهاشدگی مربوط به فردی است که فکر میکند نزدیکان و افراد مهم زندگیاش وی را رها کرده یا رها میکنند.
تله محرومیت هیجانی نیز مربوط به افرادی است که از محبت، توجه، حمایت و همدلی محروم بوده و فکر میکنند که هیچ محبت و حمایتی از افراد نزدیک به خود دریافت نکرده یا دریافت نمیکنند. تله دیگر، تله نقص یا شرم است که براساس آن فرد گرفتار فکر میکند حقیر و بیارزش بوده و کسی او را دوست ندارد و از برملا شدن مسائلی که باعث شرم وی میشود احساس ناراحتی شدید میکند.
وی با تاکید براینکه وجه مشترک تمام این طرحوارهها آن است که به دلیل عدم برآورده نشدن نیازهای اساسی در ۷ سال اول زندگی فرد و نهایتا تا دوران نوجوانی شکل میگیرند، افزود: لازم به ذکر است تلهها خود را بیشتر در روابط بین فردی که مهمترین آنها روابط عاطفی و روابط با همسر و دوست است و نیز در روابط شغلی نشان میدهند.
این رونشناس عنوان کرد: افراد در مقابله با این تلهها به ۳ شیوه برخورد میکنند، در مقابل آنها تسلیم میشوند، از تله اجتناب میکنند، و یا دست به جبران افراطی یا حمله به تله میزنند.
وی توضیح داد: به عنوان مثال فردی که گرفتار تله محرومیت هیجانی است، اگر تسلیم آن شود مکرر وارد ارتباطی میشود که در آن مورد محبت قرار نگرفته و اولویت فرد مقابل نیست.
اگر از تله اجتناب کند به هیچ عنوان وارد روابط عاطفی نمیشود و اگر راه جبران افراطی را انتخاب کند در رابطههای خود به شدت پر توقع شده و انتظار دارد که تمام توجه فرد مقابل معطوف او باشد یا ممکن است نسبت به طرف مقابل بیتوجه شود و سردمهری را پیشه کند.
همچنین فردی که دچار تله وابستگی یا بیکفایتی است فکر می کند به تنهایی از عهده هیچ کاری بر نمیآید و نیاز به فردی دارد که برای او تصمیم گرفته و حمایتش کند.
اینگونه افراد اگر تسلیم تله شوند به شدت دست به کمک خواهی افراطی میزنند و به دنبال همسری به شدت حمایت کننده هستند. اگر اجتناب کنند ، از مسئولیت گریزان بوده و در تصمیم گیریها اهمال میکنند. در جبران افراطی هم بر استقلال و خودکفایی خود حتی در زمانی که نیاز به کمک دارند تاکید افراطی می ورزند.
این روانشناس با تاکید براینکه طنز تلخ در این است که تلههای افراد یکدیگر را جذب میکنند، بیان کرد: بارها افرادی را مشاهده کردهاید که اصرار بر انتخاب همسری دارند که مثلا شبیه پدرشان نباشد اما دقیقا همسری با رفتارهایی شبیه پدر انتخاب میکنند. این الگو در میان افرادی که والدین معتاد دارند بسیار دیده میشود.
برآبادی با اشاره به اینکه فردی که گرفتار یک تله است به صورت خاص جذب تله دیگری میشود، افزود: مثلا فردی که دچار تله استحقاق یا بزرگمنشی است و خود را در اولویت همهچیز قرار میدهد جذب فردی میشود که دچار تله ایثار است و از نیاز خود به خاطر دیگران میگذرد.
ما به این حالت میگوییم تداوم تله، یعنی فردی که گرفتار یک تله است به احتمال زیاد به صورت ناآگاهانه جذب تلههای دیگران شده و این طرحوارههای منفی در زندگی وی ادامه مییابد.
خاطرات و باورهای ما سهم بهسزایی در شکلگیری و تدام تلهها دارد. اگر فردی در کودکی مورد علاقه قرار نگرفته باشد در بزرگسالی جذب فردی می شود که به او هیچ توجهی ندارد، یا کسی که دچار تله محرومیت عاطفی است باور دارد که دوست داشتنی نیست و لذا کسی را پیدا میکند که این باور را در وی تایید کند.
وی بیان کرد: نیاز های روانشناختی اساسی انسان که باید در کودکی توسط والدین به اندازه کافی – و نه کامل- برآورده شوند عبارتند از: دلبستگی ایمن یا همان مهر و علاقه و توجه، هویت و استقلال، محدودیتهای واقعبینانه و لازم، تفریح و سرگرمیهای خانوادگی، و بیان آزادانه هیجانات و خواستهها.
او تصریح کرد: اگر موارد بالا رعایت نشده و نیازهای فرد ارضا نشود و روابط و فضای داخل خانواده خوب نباشد باعث تشکیل این طرحوارهها یا تلههای زندگی در فرد و در نهایت انتخاب افراد نامناسب توسط وی میشود.
برآبادی اظهار کرد: درمان اختصاصی تلههای زندگی روشی است به نام طرحواره درمانی که جفری یانگ مبدع آن است و در ایران هم رواج دارد. همچنین درمانهای روانکاوی سنتی یا روانپویشی هر دو در این زمینه خوب عمل میکنند و میتوانند به گونهای عمل کنند که طرحواره ناسالم تبدیل به طرحواره سازگارتر شود.
وی در پایان عنوان کرد: علاقمندان میتوانند دو کتاب “زندگی خود را دوباره بیافرینید” نوشته جفری یانگ و همکاران و “بازگشت به عشق” نوشته هارویل هندریکس را برای آشنایی بیشتر با تلههای زندگی و نیز نقش آنها در انتخاب شریک زندگی مطالعه کنند.