امیل دورکیم؛ یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی معتقد است که تفاوت جوامع سنتی با جوامع مدرن را میتوان در دو کلمه « تشابه» و « تفاوت» خلاصه کرد.
در جوامع سنتی، آدمها شبیه هماند. یعنی غالباً مانند هم زندگی میکنند. ولی در جوامع مدرن تفاوتها پررنگ میشود. دورکیم معتقد است که در جوامع سنتی، این جامعه است که در فرد حضور دارد؛ جملهای که بیانگر فشار جامعه بر فرد برای همراهی با جمع است، ولی در جوامع مدرن، این فرد است که در جامعه حضور دارد که این امر بیانگر استقلال نسبی فرد نسبت به جامعه است.
مد در جوامع جدید یکی از آن پدیدههایی است که دیدگاه جامعهشناسانی نظیر دورکیم را به چالش میکشد. منظورم چیست؟ با همهگیر شدن تدریجی یک مد؛ بهتدریج بسیاری از مردم شبیه هم میشوند. درست است که این شباهت دقیقاً همان شباهتی نیست که در جوامع سنتی وجود داشت. در اینجا فرد انتخاب میکند که از یک مد پیروی کند یا خیر ولی در جوامع سنتی انتخابی وجود نداشت. درواقع در اولی « اجبار» و در دومی« انتخاب» وجود دارد.
ولی درهرصورت، با گسترش یک مد، متفاوت بودن که ویژگی یک جامعه مدرن است زیر سؤال میرود. البته برخی از جامعه شناسان معتقدند که اجبار فقط مخصوص جوامع سنتی نیست و در جامعه مدرن هم نوعی اجبار خفیف وجود دارد. چراکه وقتی یک مد فراگیر میشود فرد برای کسب « تأیید اجتماعی » مجبور میشود تا از آن مد دنبالهروی کند چراکه در غیر این صورت ممکن است منزوی شود.
بسیاری از مردم به این دلیل اولیه سراغ مد میروند که میخواهند متفاوت به نظر برسند و برای خودشان هویت مستقلی داشته باشند. ولی آیا مد میتواند این خواسته را تأمین کند؟ روزی یک جامعهشناس در یکی از کلاسهایش تحقیق کوچکی انجام داد. از تکتک دانشجویانش که شلوار جین مدل « لوی ۵۰۱ » پوشیده بودند پرسید “چرا این شلوار را پوشیدهاید”؟
تقریباً ۲۵ نفر از ۳۰ نفرشان گفتند چون میخواهیم متفاوت باشیم. استاد در پایان رو به آنان کرد و گفت “تعجب میکنم که چطور ممکن است ۲۵ نفر از ۳۰ نفرتان یک مدل از یک شلوار را بپوشید و بعد تصور کنید که متفاوت هستید. آن ۵ نفر متفاوتاند یا شما ۲۵ نفر؟”.
در سال گذشته ریش موسوم به داعشی در بین بسیاری از جوانان مد شد. بسیار پیش میآمد که با دیدن یک نفر در خیابانهای شهرهای بزرگ که پیرو این مد بود تصور کنیم که همین چند ساعت قبل او را در جایی دیدهایم. مد قدرت یکسانسازی دارد. مد به ظهور هویتهای مستقل مجال نمیدهد. برای همین هنرمندان که یکی از دغدغههای اصلیشان متفاوت بودن است همواره سعی میکنند به هیچ مدی پایبند نباشند و اتفاقاً خودشان پیشرو باشند و هدایتگر جریان مد شوند!
در دنیای امروز معمولاً این رسانهها هستند که مد را میسازند. چند سال قبل خبرنگاری از من پرسید که “به نظر شما هماکنون گرایشهای فرهنگی مردم به کدام سمت است”؟ گفتم امکان دارد باهم به پشتبام برویم؟ تعجب کرد و گفت چرا؟ گفتم “باید جهت دیشهای ماهواره را ببینم”! توضیح دادم که زمانی بیشتر دیشها به سمت ترکیه بود. جامعه ایران ترکیه زده شد.
آدم دچار شک میشد که ابراهیم تاتلیس ایرانی است یا ترکیهای! مدها که جای خود داشت. بعد دیشها به سمت اروپا یا همان هاتبرد چرخید. موهای بلوند مد شد و شهرت شکیرا از بسیاری از خوانندگان ایرانی پیشی گرفت. باز دیشها به سمت عرب یا ماهواره عرب ست چرخید.
جامعه ایران عرب زده شد! آرایش عربی یا خلیجی همهگیر شد و این بار نانسی عجرم از بسیاری از خوانندگان ایرانی پیشی گرفت. البته نباید کتمان کرد که دخالت نهادهای رسمی در موضوع مد و پوشش باعث شده است تا جامعه نتواند در کمال آرامش درباره انتخابهایش تأمل و بررسی و بحث کند و جامعه مدام در موقعیت واکنش و مقاومت قرار میگیرد.
باید خوشحال بود که با رشد شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام و امکان وسیع تبادل ایدهها ، خلاقیتها و عکسهای مربوط به مد و لباس و در کنار آن کاهش استقبال از شبکههای ماهوارهای، در یکی دو سال گذشته گوناگونی و تنوع که ویژگی جامعه امروز است بیشتر شده است. این را باید به فال نیک گرفت.
فردین علیخواه