احتمال دروغ، خیانت و دزدی در ثروتمندان بیشتر است

0
1024

غالب خبرها در ارتباط با جرم افراد ثروتمند و قدرتمند است، آیا ثروت و قدرت موجب افزایش تمایل به جرم می‌شود؟

 

در سومین هفته از جلسات محاکمه‌ی پائول مانافورت، رییس سابق ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ، جزئیات کلاهبرداری ده‌ها میلیون دلاری از بانک و فرارهای مالیاتی متعدد و دیگر جرم‌های مالی مشخص شده‌ است.

 

ریک گیتز معاون و همکار تجاری مانافورت خرابکاری‌های او را تایید کرده‌ است. همچنین اخیرا کریس کولینز عضو مجلس نمایندگان آمریکا متهم به انجام معاملاتی با استفاده از اطلاعات محرمانه شد. اعضای کابینه‌ی ترامپ نیز متهم به انجام معاملات مختلف غیر قانونی و مشکوک هستند.

 

داچر کلتنر استاد حوزه‌ی روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا که سال‌های زیادی روی موضوعات مربوط به قدرت، ثروت و برتری صرف کرده‌است، می‌گوید:

 

برای پژوهشگرانی که قدرت و ثروت را مورد مطالعه قرار می‌دهند، این مسئله‌ی عجیبی نیست؛ زیرا با یافته‌های ما منطبق است. تاثیر قدرت یکی از معتبرترین قوانین رفتار انسانی است.

 

شش سال پیش کلنتر و دانشجویش پائول پیف طی مطالعات جدیدی بسیاری از بدترین فرضیات را درمورد تاثیر مخرب ثروت و قدرت تایید ‌کردند.

 

در یک آزمایش پژوهشگران در تقاطعی در خیابانی شلوغ مستقر شدند و به مدل اتومبیل‌هایی که به جای انتظار برای رسیدن نوبتشان برای عبور، بدون توجه از چهار راه می‌گذشتند، توجه کردند. نتایج نشان داد افرادی که اتومبیل‌های گرانقیمت را می‌راندند، نسبت به افرادی که دارای اتومبیل‌های ارزان‌تر بودند، چهار برابر احتمال بیشتری وجود داشت که قانون حق تقدم را رعایت نکنند. کلنتر گفت:

 

این نشان می‌دهد که خصلتی پیرامون ثروت و برتری وجود دارد که موجب می‌شود شما احساس کنید برتر از قانون هستید و به شما اجازه می‌دهد طوری رفتار کنید که انگار دیگران وجود ندارند.

 

پژوهشگری نیز نقش عابر پیاده‌‌‌ای را بازی کرد که می‌خواست از خط عابر پیاده عبور کند و بررسی کرد کدام اتومبیل‌ها طبق قانون به او اجازه‌ی عبور می‌دهند و کدامیک بدون توجه رد می‌شوند. نتایج نشان داد که اتومیبل‌های ارزان متوقف می‌شدند؛ این در حالی بود که نیمی از اتومبیل‌های گران، عابران را نادیده گرفتند، بسیاری از آن‌ها حتی با وجود تماس چشمی با عابر به او اجازه‌ی عبور نداند.

 

در طول زمان همیشه هشدارهایی درمورد تاثیرات مخرب قدرت و ثروت وجود داشته‌ است. برای مثال بودا زندگی ثروتمندانه به‌عنوان یک شاهزاده را در راه روشنگری رها کرد. حضرت عیسی به شاگردان خود می‌گفت که رد کردن یک شتر از منفذ یک سوزن بسی آسان‌تر از تلاش یک فرد ثروتمند برای رسیدن به خدا است.

 

در چند دهه‌ی گذشته پژوهش‌های روانشناختی سعی کردند که تاثیر دقیق ثروت روی اخلاق و رفتار را مشخص کنند. این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که تقلب‌های مالیاتی افراد ثروتمند بیشتر است. آن‌ها در روابط عاشقانه‌ی خود هم بیشتر خیانت می‌کنند. همچنین احتمال تقلب آن‌ها در بازی‌های شانسی و نیز دزدی از فروشگاه بیشتر است.

 

آنها اغلب دارای حس همدردی کمی هستند. در مطالعات مربوط به میزان بخشش، اغلب خانواده‌های با درآمد پایین‌تر هستند که نسبت بیشتری از درآمد خود را اهدا می‌کنند.

 

در پژوهشی در سال ۲۰۱۵، کلنتر و پیف آزمایش دیگری انجام دادند. در آن آزمایش آن‌ها نخست از ۱۲۹ نفر خواستند که دارایی‌های خود را با مردمی که پول بیشتر یا کمتری دارند، مقایسه کنند.

 

سپس به آن‌ها یک شیشه آب نبات دادند و گفتند که این‌ها قرار است که به بچه‌های آزمایشگاهی در همین نزدیک برسد؛ ولی اگر هم بخواهند خودشان هم می‌توانند از آن بردارند. نتایج نشان داد افرادی که به‌طور نسبی ثروتمندتر بودند، آبنبات بیشتری برای خودشان برداشتند.

 

ثروت موجب کنار رفتن محدودیت‌های اجتماعی شده و افراد را به‌صورتی آزاد می‌کند که طبق خواسته‌های خودشان عمل کنند.

 

یافته‌های پژوهش مشابهی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که ثروت و قدرت مردم را از ممانعت‌کننده‌هایشان دور می‌کند و موجب ایجاد حس مستحق بودن و آسیب‌ناپذیری در آن‌ها می‌شود. در همان زمان قدرت موجب می‌شود مردم حس دلسوزی کمتری داشته باشند و توانایی درک دیگران در آن‌ها کمتر می‌شود. آدام گالینسکی که درمورد موضوع چگونگی تاثیر قدرت بر عملکرد افراد، پژوهش کرده‌ است، می‌گوید:

 

ثروت اساسا مکانیسمی برای قدرت است و قدرت دارای اثرات طردکنندگی است. ثروت موجب کنار رفتن محدودیت‌های اجتماعی شده و افراد را به‌صورتی آزاد می‌کند که طبق خواسته‌های خودشان عمل کنند.

 

البته در برخی موارد هم آن خواسته‌ها ممکن است نوع‌دوستانه یا سودمند برای اجتماع باشند؛ بنابراین ممکن است با قدرت این اهداف گسترش یابند و موجب انجام اعمال نوع دوستانه هم شود. اگرچه اغلب قدرت منجر به رفتارهای خودخواهانه می‌شود که پیامد آن بی‌توجهی به قوانین و نتایج آن در ارتباط با دیگران است. پژوهشگران می‌گویند:

 

به علت اینکه اکثر پژوهش های روانشناختی در زمینه‌ی ثروت و قدرت نسبتا جدید هستند؛ بسیاری از یافته‌ها هنوز در حال آزمایش هستند و لازم است برای اثبات تکرار شوند.

مایکل کرائوس یک روانشناس اجتماعی می‌گوید:

نمی‌توان گفت این سوالات حل شده‌اند. اختلاف نظرهایی در مورد اثر دقیق ثروت و اخلاق و اندازه‌ی این تاثیر وجود دارد. البته دلایل مختلفی وجود دارد که ما باید درمورد اخلاقیات افراد ثروتمند نگران باشیم؛ زیرا تاثیر آن‌ها در جهان بسیار بیشتر است. اگر فردی مثل من چیزی بدزدد، این موضوع فقط روی تعداد کمی فرد اثر می‌گذارد. اما اگر فردی مثل مانافورت دزدی کند، دروغ بگوید یا خیانت کند، روی افراد بسیاری اثر می‌گذارد و دولت‌های خارجی و بانک‌های زیادی درگیر میشوند. فردی که وارد این حوزه می‌شود، می‌تواند روی کل کشور اثر بگذارد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه